صفحه اصلی »
اخبار » اخبار محافل شهدا » فتح المبین – روایتگر محمد احمدیان

فتح المبین – روایتگر محمد احمدیان

منتشر شده در 03 مرداد 1395
اندازه قلم

فتح المبین – روایتگر محمد احمدیان

#فتح_المبين . . . #شهید_عباس_ علی_فتاحی یکی از بچه های تخریب چیه که قراره بره قبل ازعملیاتی بره و یک پلی رو در منطقه عین خوش پل چعل دهنه این پل رو منفجر بکنن این بچه ها رفتن پشت عراقی ها نفوذ کردن بچه ها رفتن پشت عراقی ها نفوز کردن قراره یک پل رو […]



#فتح_المبين
.
.
.
#شهید_عباس_ علی_فتاحی
یکی از بچه های تخریب چیه که قراره بره قبل ازعملیاتی بره و یک پلی رو در منطقه عین خوش پل چعل دهنه
این پل رو منفجر بکنن
این بچه ها رفتن پشت عراقی ها نفوذ کردن
بچه ها رفتن پشت عراقی ها نفوز کردن قراره یک پل رو منفجر بکنند
یکی از این تخریب چی ها
#شهید_عباس_علی_فتاحیه
بچه ها رفتند پل رو تی ان تی کار گذاشتن و اماده انفجار کردن تو مسیر برگشت عراقی ها متوجه حضور چندتا از بچه های ما می شوند که یکی از اونها
#شهید_فتاحیه با بچه ها درگیر میشوند
بچه ها قرار نیست با عراقی ها درگیر بشوند قراره زود منطقه را ترک کنند
در حین عقب اومدن تیری به پای
#شهید_عباس_علی_فتاحی می خوره و رو زمین میفته
بچه ها میخواهن عقب بیارنش نمیشه وشهید میمونه اون لحظه رو زمین میمونه.اما زندست
بچه ها میخواهند کمکش کنند میگه نه شمابرید
من رو بذارید و برید
#شهید_عباس_علی_فتاحی میمونه و بچه ها میان عقب به فرماندهی لشکر میگن یکی از بچه های ما زخمی شد
تیر توپاش خورد و موند عراقی ها گرفتنش
تو لشکر و فرماندهی غوغایی میشه که نکنه زیر شکنجه اعترافی بکنه
عراقی ها زبونش رو باز بکنند وعملیات لو بره . خبر می رسه به حاج حسین فتاحی پسر عموی عباس علی …
بهش می گن عباس علی اسیر شد
میترسیم یه چیزی بگه
حاج حسین خنده تلخی میکنه میگه برید کارعملیات رو ادامه بدید عباس علی سرش بره زبونش باز نمیشه
با دلهره واضطراب عملیات رو ادامه میدهند
عملیات میشه عملیات فتح المبین
عملیاتی که امروز کشور ما بهش می باله واون پیروزی عظیم رو بچه ها کسب می کنند
اما دل بدید
وقتی دنبال
#شهید_عباس_علی_فتاحی می گردند
تو حاشیه ی رودخانه ی دوایرج
در شن های حاشیه ی رودخانه پیکر بی سری رو پیدا می کنند
یک پیکری که سر بر بدن نداره
وقتی کنکاش می کنند میبینند
#عباس_علی_فتاحیه
به حاج حسین میگن جنازه عباس رو پیدا کردیم اما سر نداره
به گریه میفته میگه من گفتم عباس علی سرش بره زبونش باز نمیشه ….
.
.
.
#روايتگر
#محمد_احمديان

مطالب مرتبط
نوشتن دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*