تقدیم به مدافعان حرم
خوب میدانم که خیلی عاشقی
مطمئنم دوستم داری زیاد
خوب میدانی که من عاشقترم
دوست تر دارم تو را…آری… زیاد
عشق ما باید که طولانی شود
بیش از این دنیا که در تاب و تبیم
هرچه که دارم فدای عشق تو
ما ولی هر دو فدای زینبیم
پس بیا این آب و این هم آینه
رد بکن از زیر این قرآن مرا
با همان انگشتر فیروزه ات
دور کن از چشمْزخم جان، مرا
باز هم کنج خرابه مانده است
ضجه های وا حسین خواهری
گریه ی بانو رقیه جان گرفت
آه…گویا باز هم بر نی، سری
بیشتر از این مرا رسوا مخواه
اذن میدان را بده بانوی من
عزتی داده به سرباز حرم
دست خود را تا گرفته سوی من
می روم…رزق شهادت را بخواه
آنچه را که در پی اش روز و شبیم
کاشکی میر و علمدارش شویم
کُلُّنا عباسُک یا زنبیم
دیدگاهتان را بنویسید