تقدیم به مدافعان حرم
نه بی تفاوت نه می تواند، نه می نشیند نه خواب دارد
خروش دارد همیشه دریا، همیشه طوفان شتاب دارد
کجا تواند به بی خیالی نشستن و هی نظاره کردن
درست وقتی که بین دشمن، علی به دستش طناب دارد
چرا نجُنبد رگی به غیرت چرا نگیرد علم به قامت
زبان گرفته دوباره اصغر از آن فغان که رباب دارد
به خیمه در تب نشسته زینب، مدافعان حرم کجایند؟
هلا! بیاید، هرآنکسی که به سر خیال ثواب دارد
کجاست قاسم؟ کجاست اکبر؟ چه باک اگر روی نی رود سر؟
سری نماند اگر به پیکر، چه غم؟ که زینب حجاب دارد
به سرتراشی قلندری! نه، به هر محیطی شناوری! نه
وفا و عهد نکو بیاور که حُر شدن هم حساب دارد
گهی به والعادیات ضبحا، گهی به فالموریات قدحا
سپاه فیل است و کی هراسم که دشمن از ما عذاب دارد
حرم در امنیت است اگر من نترسم از سر نترسم از تن
که عاقبت در شبی معیّن سوال ما هم جواب دارد
هم این زمان را پیمبری کو؟ هم اشبه النّاس دیگری کو؟
صدای الله اکبری کو؟ رسیده اما نقاب دارد
حرای پیغمبرانه باید کنار امّ القری ، بخواند
که بعثت آخرالزّمان هم نظر به امّ الکتاب دارد
دیدگاهتان را بنویسید