تقدیم به شهدای غواص
تا آفتاب عاشقی تابید…پیدا شد
یك شب صد و هفتاد تا خورشید پیدا شد
دنبال پوتینی،پلاكی،چفیه ای بودند
از لابلای خاك مروارید پیدا شد
شكر خدا كه در میان این همه ظلمت
در آسمان ما هلال عید پیدا شد
چون حلق اسماعیل عطشان بود باورها
یكباره زمزم زیر پا جوشید،پیدا شد
از پای ما با دست بسته بند وا كردند
در ناامیدیمان بسی امید پیدا شد
در عمق قرآن بسكه می رفتند غواصان
وقت ادای نامشان تجوید پیدا شد
پیدا نمی شد هرچه میگفتیم”یازهرا”
اما همینكه”یا علی”گفتید… پیدا شد
دیدگاهتان را بنویسید