جانبازان شیمیایی

منتشر شده در 05 اسفند 1395
اندازه قلم

دفاع مقدس-جانباز شیمیایی

 

در سكوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد

یك بغل بغض و تاول و تركش زخمهایی كران كران دارد

سرفه هایش پر از جراحت بود از لبش قطره قطره خون می ریخت

چفیه ی خاك خورده اش حالا نقشی از باغ ارغوان دارد

بین سینه بلال مجروحش غربت و داغ را اذان می گفت

باز هم روی شاخه ی لبهاش مرغ اندوه آشیان دارد

حجم بغضی كه در گلو دارد كربلا كربلا مصیبت داشت

یاد شبهای حمله می افتاد روضه اش طعم شوكران دارد

السلام علیك یا باران السلام علیك یا عطشان

به فدای لبان خشكی كه رنگ و بویی ز خیزران دارد

یاسها بین شعله ها پر پر خیمه می سوخت یا همان سنگر

ماند یك مشت خاك و خاكستر باغ گل صحنه ی خزان دارد

قمقمه مشك بچه های جنگ تیر باران شد از نفس افتاد

چشم عباسهای لب تشنه موج دریای خون فشان دارد

آتش تیر و بمب و خمپاره هر طرف سنگ و نیزه و شمشیر

قتلگاه فرشته ها اینجا ماجرا با سر و سنان دارد

تانك ها اسب های فولادی خاك كردند خاطراتم را

آه تنها پلاك و انگشتر یادی از نسل بی نشان دارد

این همه زینب به جا مانده بغض كردند و خون دل خوردند

‘گریه ی مادر شهیدی كه چشم بر تكه استخوان دارد

ناگهان روضه در گلو خشكید گوشه چشمی به آسمان دارد

یك بغل بغض و تاول و تركش زخمهایی كران كران دارد

مطالب مرتبط
نوشتن دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*