جانبازان شیمیایی

منتشر شده در 05 اسفند 1395
اندازه قلم

جانبازان شیمیایی

 

خواب دیدی شبی كه جلّادان، فرش‌ دار الخلافه‌ات كردند

گردنت را زدند با ساتور، به شهیدان اضافه‌ات كردند

می‌خروشیدی: اینكه می‌بینید شیمیایی است، مومیایی نیست

نه! ابو الهول ها نفهمیدند، متهم به خرافه‌ات كردند

چارده سال می‌شود … یا نه! چارده قرن، سخت می‌گذرد

بی‌قراری مكن، خبر دارم، سرفه‌ها هم كلافه‌ات كردند

زخم ها ماسک های اكسیژن، چه می‌آید به صورتت مؤمن!

تو بدانی اگر كه تاول ها چقدر خوش‌قیافه‌ات كردند

شهرها برج مست می‌سازند، بُرج ها بُت‌پرست می‌سازند

شرق ما حیف، غرب وحشی شد، محو در دودِ كافه‌ات كردند

)فكر بال تو را نمی‌كردند)، روح ترخیص می‌شد از بدنت

و تو بالای تخت می‌دیدی، كفنت را ملافه‌ات كردند

جا ندارند در هبوط خزه، سروها – جمله‌های معترضه-

زود رفتی به حاشیه،‌ ای متن! زود حرف اضافه‌ات كردند

مطالب مرتبط
نوشتن دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*