صفحه اصلی »
اخبار » نقد و نظر یادواره ها » حجه الاسلام پناهیان: با فرهنگ و تفکر لیبرالی اصلاً نمی‌توان کاری که شهدا انجام دادند را تبیین کرد.
منتشر شده در 11 بهمن 1395
اندازه قلم

حجه الاسلام پناهیان: با فرهنگ و تفکر لیبرالی اصلاً نمی‌توان کاری که شهدا انجام دادند را ...

در یادواره ای که برای یاد شهدای مدافع حرم در سال 1394 برگزار گردید استاد ارجمند حجه الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان پیرامون بحث حکمت شهادت شهیدان راه حق در مورد چرایی کاری که شهدا انجام دادند اظهار داشت: محوری‌ترین حرف شهدا برای ما چه بوده است؟ آیا به شهادت رسیدن چندین هزار نفر در این […]



در یادواره ای که برای یاد شهدای مدافع حرم در سال 1394 برگزار گردید استاد ارجمند حجه الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان پیرامون بحث حکمت شهادت شهیدان راه حق در مورد چرایی کاری که شهدا انجام دادند اظهار داشت:
محوری‌ترین حرف شهدا برای ما چه بوده است؟ آیا به شهادت رسیدن چندین هزار نفر در این کشور، حکمتی خاصی داشته است و یا اینکه فقط ما یک انقلابی کردیم و افرادی در تداوم این انقلاب ایستادگی کردند و کشته شدند؟
تصور نمی‌کنم که به‌راحتی بتوان از کنار کاری که شهدا کردند بگذریم. برخی تصور دارند که اگر این افراد کشته نمی‌شدند، خوب مقداری از زمین‌های کشور ما گرفته می‌شد و انقلاب هم همان‌که حضرت امام می‌خواستند، می‌شد و راه عادی خودش را پی می‌گرفت. با این نگاه مأموریت خاصی برای شهدا قائل نشده‌ایم. این‌یک گونه ساده‌اندیشی است. در سال ۱۳۵۷ انقلاب ما آغاز شد و آنچه قبل از بهمن آن سال بود مقدمات انقلاب بود و انقلاب ما در هشت سال دفاع مقدس شکل نهایی خود را پیدا کرد. عمق معنایی که برای راه امام پیدا شد به‌واسطه‌ی ۲۰۰۰۰۰ شهید ایجاد شد. کسانی که با خونشان این معنا بخشی را انجام دادند. اوایل انقلاب نگاه به امام فقط یک رهبرسیاسی بود. تکامل این نگاه باکاری که شهدا انجام دادند محقق شد.
امام با نگارش نامه ای در مقابل قطعنامه ۵۹۸ می‌فرمایند: «خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا می‌داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست، و این ملت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دل‌سوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود
استاد پناهیان در بیان تقابل تفکرات انحرافی با مقوله شهید و شهادت اینگونه بیان کرد که: حال چه شده است که برخی با تشییع شهدای گمنام مخالفت می‌کنند؟ می‌گویند: «تا کِی می‌خواهید شهید بیاورید؟ کِی این شهدای گمنام تمام می‌شوند؟» آن‌ها در مقابل تفکر پوسیده‌ی لیبرالی خود مقاومت می‌کنند. می‌خواستند راحت‌طلبی را توجیه کنند با مقولات دینی مانند صلح امام حسن و حدیبیه مقایسه می‌کنند.
وی در رابطه با رسالت شهیدان در برابر انقلاب و مقابله با لیبرالیسم بیان داشت: چون در آغاز انقلاب هنوز پایه‌های انقلاب تبیین نشده است، افرادی مانند مهدی بازرگان سر کار می‌آیند. وظیفه‌ی این تبیین به دست چه کسانی صورت گرفت. اگر این شهدا نبودند و وصیت‌نامه‌ی این شهدا نبود، راه امام هرگز تبیین نمی‌شد وگرنه، جنگ بهانه بود.
حکمت پروردگار عالم بر این تعلق‌گرفته بود که با جریان شهدا بتوانیم در مقابل جریان لیبرال‌ها که در مقابل انقلاب ایستاده بودند، مقاومت کنیم. ما علیه دیکتاتوری به نام پهلوی انقلاب کردیم چون در مقابل دیکتاتوری راه‌ حلی به نام لیبرالیستی یا کمونیستی وجود داشته و قابل‌تصور نبوده است که راهی غیرازاین مسیرها وجود داشته باشد.
حکمت عمیق ۲۰۰۰۰۰ شهید باآن‌همه وصیت‌نامه‌های گران‌بها که در باب وصیت‌نامه‌های آن بزرگواران حضرت امام می‌فرمایند: « این وصیت‌نامه‌هایی که این عزیزان می‌نویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند،یک روز هم یکى از این وصیت‌نامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید
سخن حضرت امام گزافه نیست که «آن‌ها راه هزارساله را یک ‌شبه طی کرده‌اند
شهدا، معلمان مبانی انقلاب هستند. آن‌ها، موجب تثبیت و تبلیغ انقلاب شدند.
جامعه‌ای که از دیکتاتوری فرار می‌کند باید طبیعتاً به سمت لیبرالیسم حرکت کنند. با فرهنگ و تفکر لیبرالی اصلاً نمی‌توان کاری که شهدا انجام دادند را تبیین کرد.
تفکر جهادی که شهدا داشته‌اند انقلاب را از دهان لیبرال‌ها درآورد. بعد از جریان دفاع مقدس بود که شهدا فرهنگ امام را جا انداختند. دو بعد از ابعاد این انقلاب، یکی جهاد و دیگری ولایت است که توسط خون شهدا تثبیت شد. و این تثبیت جز به‌وسیله‌ی کاری که شهدا کردند و آثاری که از آن‌ها با عنوان وصیت‌نامه نمی‌توان تثبیت نمود. این عمل جز با خون امکان نداشت.
سخنان حضرت امام در باب راحت‌طلبی
استاد پناهیان در باب آفت راحت طلبی گفت : از صدر اسلام تاکنون، دو طیف جریان بوده است: یک طیف، خط اشخاص راحت‌طلب که تمام همّشان این است که یک طعمه‌ای پیدا بکنند و بخورند و بخوابند و عبادت خدا هم آن‌هایی که مسلمان بودند، می‌کردند، اما مقدم بر هر چیزی در نظر آن‌ها راحت‌طلبی بود. در صدر اسلام، از این اشخاص بودند. وقتی‌که حضرت سیدالشهدا – سلام‌الله‌علیه – می‌خواستند مسافرت کنند به این سفر عظیم، بعضی از این‌ها نصیحت می‌کردند که برای چه، شما اینجا هستید، مأمونید و حاصل، بنشینید و بخورید و بخوابید.
یک دسته‌ای از مردم وجود داشتند که تمام آمال آن‌ها این بود که آدم اینجا این چند روزی که هست، خوب استراحت بکند و بنشیند در خانه‌اش عبادت بکند. اسلام را خلاصه کرده بودند در عبادات؛ مثلاً، نماز و روزه و امثال این‌ها. این دسته، این‌طورند که حضرت امیر – سلام‌الله‌علیه – از این‌ها تعبیر می‌کند که این‌ها همّشان علفشان است؛ مثل حیواناتی که همه‌شان این است که شکمشان سیر بشود، شهواتشان را بر همه‌چیز مقدم می‌دارند؛ نماز هم می‌خوانند و روزه هم می‌گیرند و عبادات شرعی را هم بجا می‌آورند یک دسته دیگر هم انبیا بوده‌اند و اولیای بزرگ. آن‌هم یک مکتبی بود و یک‌خطی‌ بود؛ تمام عمرشان را صرف می‌کردند در اینکه با ظلم‌ها و با چیزهایی که در ممالک دنیا واقع می‌شود، همّشان را این‌ها صرف می‌کردند در مقابله با این‌ها.

ملت عزیز به‌خوبی دریافته‌اند که مبارزه با رفاه‌طلبی سازگار نیست؛ و آن‌ها که تصور می‌کنند مبارزه درراه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه‌داری و رفاه‌طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه‌اند. و آن‌هایی هم که تصور می‌کنند سرمایه‌داران و مرفهان بی‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می‌کنند آب در هاون می‌کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت‌طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله‌ای است که هرگز باهم جمع نمی‌شوند و تنها آن‌هایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بی‌بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب‌ها هستند.. مسئولین نظام ایرانِ انقلابی باید بدانند که عده‌ای ازخدابی‌خبر برای از بین بردن انقلاب هرکس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را «کمونیست» و «التقاطی» می‌خوانند. از این اتهامات نباید ترسید.

وی در ادامه افزود : امریکا و استکبار در تمامی زمینه‌ها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین‌دارند، در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها مقدس‌نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کرده‌ام. اینان با تزویرشان از درون محتوای انقلاب و اسلام را نابود می‌کنند. این‌ها با قیافه‌ای حق‌ به‌ جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بی‌دین معرفی می‌کنند. باید از شرّ این‌ها به خدا پناه برد. و همچنین کسانی دیگر که بدون استثنا به هرچه روحانی و عالِم است حمله می‌کنند و اسلام آن‌ها را اسلام آمریکایی معرفی می‌نمایند راهی بس خطرناک را می‌پویند که خدای‌ناکرده به شکست اسلام ناب محمدی منتهی می‌شود. ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد.(صحیفه امام خمینی (ره)، ج۲۱، صص۸۶-۸۷). این سخنان حضرت امام برای برخی خیلی سخت بوده است که می‌خواستند بدون راه انقلابی یعنی راحت‌طلب‌اند و لیبرالی این جامعه را مدیریت کنند.

استاد پناهیان در بیان اهمیت و فلسفه وجودی شهدای مدافع حرم در جمع حضار بیان کرد: این سخنان مقدمه‌ای بوده است برای اینکه بدانیم حکمت شهیدانی که مدافع حرم اهل‌بیت هستند چیست؟ اینکه شهدا از خانه و خانواده‌ی خود می‌زنند و به جنگ می‌روند بی‌فایده و بیهوده نیست؛ آن‌ها فلسفه‌ی وجود دارد و هدفی را دنبال می‌کنند و می‌خواهند پیامی را به ما برسانند. شهدای مدافع از حریم انقلاب اسلامی و حریم اهل‌بیت اهدافی دارند که به‌اختصار بیان می‌کنم.
شهدا، صداقت انقلاب اسلامی را به مردم منطقه اثبات می‌کنند. این شهدا اگر نبودند انقلاب اسلامی وجاهت و آبرویی نزد مسلمانان عالم نداشته است. این شهدا کم مقامی ندارند فقط کار آن‌ها دفاع از وطن نیست بلکه بالاتر از آن کار دیگری انجام می‌دهند، که صدور انقلاب و اثبات صداقت انقلاب است. اگر این انقلاب تثبیت نشود در ایران هم نابود خواهد شد.
راحت‌طلبی را در یک مرحله‌ای با لیبرال‌های محض مبارزه کرده‌ایم و این کار شهدای دفاع مقدس بوده است. شهدای حرم الهی از جا کنده‌شده‌اند و به جلو حرکت کرده‌اند. آن‌ها کودکان خود را رها می‌کنند و با اسلام آمریکایی، اسلام راحت‌طلبی مبارزه می‌کنند این اسلام پوشش دینی دارد که به‌مراتب سخت‌تر از مبارزه‌ای است که در دفاع مقدس رخ‌داده است. شمر (لعنه الله علیه) وقتی سر حضرت اباعبدالله را تحویل داد گفت نماز من نزدیک است که قضا شود. آن‌ها پوشش دینی داشته است.
شهدای مدافع حرم ما را از خواب بیدار می‌کنند یا اینکه مواظب هستند که در این زمستان خطرناک به خواب نرویم. شهید برای زنده‌بودن جامعه حیاتی است به این دلیل که امام دعا کرده : «خدایا سفره شهادت را از بین همه عاشقان شهادت جمع نکن.» راه شهادت اندک هم باشد باز جواب می‌دهد.
اگر خم می‌شدید و دست شهدای دفاع مقدس را می‌بوسیدیم و باید می‌بوسیدیم، باید در مقابل شهدای مدافع حرم خم شویم و قدم‌های آن‌ها را ببوسیم؛ چون حکمت کار این شهدا بالاتر از این‌ها است.
سومین کار این است که هر که دل سالمی دارند قلب او را پر از محبت خدا می‌کنند و آن‌ها را می‌پرورانند . اگر آن‌ها نبودند ما مرده بودیم. برویم پروانه وار دور شهدای مدافعان بگردیم. جدای از اینکه آن‌ها در مقابل زخم بدخیم لیبرالیسم با پوشش اسلام مقابله می‌کنند بادل‌های شما کار می‌کنند. از کجا معلوم شاید شما هم وصیت‌نامه‌ی خود را نوشتید و راهی شدید.
یکی از شهیدان مدافع حرم می‌گفت: فلسفه اینکه من شهادت را من پذیرفته‌ام این است که شهید خیلی کار می‌تواند بکند و من نمی‌خواهم از آن کار بازبمانم.
هر که دارد هوس کرب بلا بسم‌الله . حداقل کاری که ما می‌توانیم بکنیم تقدیرمان از شهدای مدافع حرم است.
در اوایل انقلاب تا این حد قدر نعمت وجود شهدا را نمی‌دانسته‌اند. تشییع‌جنازه‌ای که برای شهدای غواص انجام شد در طول تاریخ انقلاب بی‌نظیر بوده است. نشود که بعدها به شما بگویند که این شهدایی که از مدافعان حرم بازمی‌گرداندند به‌درستی مورد استقبال قرار نمی‌گرفتند.
حجه الاسلام والمسلمین پناهیان درباره فلسفه شهادت گفت: آیا ما حتماً به خون دادن برای بیدار شدن نیاز داشتیم. مطمئناً بله، ایستادن در مقابل نفس مکار توجیه‌گر و موجودی پیچیده که همه‌چیز را می‌خواهد در خدمت راحت‌طلبی خود قرار دهد، کار ساده‌ای نیست. چون انسان‌ها راحت‌طلبی خود را توجیه می‌کنند کسی در مقابل ناله‌های فاطمه‌ی زهرا در بین درودیوار توجهی نکرد.

استاد پناهیان با ذکر روایتی از امام صادق (ع) به سخنان خود پایان دادند: اگر خون شهدا نبود انقلاب ما صادر نمی‌گشت و موجب هراس دشمن و ابهتی این‌چنین پدید نمی‌آمد. یک تقاضا از همه‌ی شما دارم؛ اینکه، این روایت از امام صادق را گوش کنید و سینه‌به‌سینه نقل کنید: محمد بن ابی عماره کوفی: قال الصادق علیه السلام، من دمعت عینه فینا دمعه لدم سفک لنا او حق لنا نقصناه او عرض انتهک لنا او لأحد من شیعتنا بوأه الله تعالى بها فى الجنه حقبا؛ (امالی شیخ طوسی، ص۱۷۵)
هر کس که چشمش درراه ما گریان شود، به خاطر خونى که از ما ریخته شده است، یاحقی که از ما گرفته‌اند، یا آبرویى که از ما یا یکى از شیعیان ما برده و هتک حرمت کرده‌اند، خداى متعال به همین سبب، او را در بهشت جاودان، براى ابد جاى می‌دهد.
گریه کردن برای شیعیان اهل‌بیت مانند گریه کردن برای خود اهل‌بیت است. گریه کردن برای مدافعان حرم و کسانی که گردن زده شدند 
والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته

 

مطالب مرتبط
نوشتن دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*