دستمال سرخ ها – روایتگر سید ابوالفضل کاظمی
#دستمال_سرخ_ها . . . در مهاباد کوموله ها همسرش را ربوده بودند #اصغر با بیسیم به فرمانده کوموله که اصغر را می شناختند می گوید: من #اصغر_وصالی هستم و خانمی هم که پیش شماست همسر من هست اگر تا ساعت ۴:۳۰ او را آزاد نکنید نسخه شما را می پیچم !! . راس ساعت ۴:۳۰ […]
#دستمال_سرخ_ها
.
.
.
در مهاباد کوموله ها همسرش را ربوده بودند
#اصغر با بیسیم به فرمانده کوموله
که اصغر را می شناختند
می گوید:
من #اصغر_وصالی هستم
و خانمی هم که پیش شماست همسر من هست
اگر تا ساعت ۴:۳۰ او را آزاد نکنید
نسخه شما را می پیچم !!
.
راس ساعت ۴:۳۰ یک لندرور آمد و همسر اصغر را پیاده کرد
شهر گنبد با فرماندهی
#دکتر چمران
و
#اصغر
آزاد شد
سرتاسر کردستان خاطرات# اصغر را دارد
بوکان، مهاباد، سقز، بانه، مریوان … و مخصوصا پاوه
.
#اصغر گروهی تشکیل داده بود به نام دستمال سرخ ها
همه اعضای این گروه
دستمال سرخی به گردن شان می بستند
ذکرشان این بود که دستمال گردن شان باید با خون شان رنگین شود
.
.
.
#روايتگر
#سيّد_ابوالفضل_كاظمي
دیدگاهتان را بنویسید