حاج سعید قاسمی

شناسنامه

نام و نام خانوادگی : سعید قاسمی
محل تولد :
سال تولد :
محل سکونت : تهران
سابقه ایثارگری : دارد

راه های ارتباطی

نمابر :   88141319-021

مرکز پیام : 30004943

تخصص در یادواره های شهدا

 خاطره گویی و روایتگری یادواره ها و محافل شهدا

معرفی عمومی

نام حاج سعید قاسمی بیشتر در مراسم های یادبودی برده می شود که برای حاج احمد متوسلیان و سید مرتضی آوینی برگزار می گردد. وی همرزم جاوید الاثر متوسلیان در لشگر محمد رسول الله (ص) بود.سعید قاسمی، در یکی از روزهای مرداد ۱۳۶۷ با دوربین بر و بچه‌های روایت فتح شکار شد. آن روز، سعید قاسمی‌در معرکه «مرصاد» به نبرد با منافقین مشغول بود و سرش به قدری گرم فرماندهی محورش بود که چند دقیقه طول کشید تا بفهمد به سوژه سید مرتضی آوینی تبدیل شده است. سید مرتضی به قدری از جنب و جوش و حرارت جهادی سعید قاسمی‌ به وجد آمده بود که چند روز بعد در اتاق مونتاژ، این گونه در وصف او نوشت:«آقا سعید فرمانده ی این محور عملیاتی، همان کسی بود که ما در جستجوی او بودیم. او مظهر همان روحی است که حزب الله را از انسان‌های دیگر جدا می‌کند و البته در میان رزم آوران ما، دلاورانی چون سعید کم نیستند»سید مرتضی آوینی به قدری در عشق خود به «مظهر همان روح» راسخ بود، که سرانجام تقدیر الهی، «آقا سعید» را به جمع آخرین همسفرانِ «سید شهیدان اهل قلم» ملحق نمود و «سعید قاسمی» به نمایندگی از سوی «امت حزب الله»، این توفیق را یافت که شاهد عروجِ سرخِ این «عاشقِ حزب الله» باشد.سعید قاسمی دانشجوی ورودی پیش از انقلاب دانشگاه علم و صنعت است که همان زمان جذب فعالان اسلامی که بعدها انجمن اسلامی دانشگاه را شکل می‌دهند می‌شود. ایشان دارای مدرک کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه علم و صنعت ایران است و همچنین استاد معماری دانشگاه شهید رجایی نیز می‌باشد.امروز، حاج سعید قاسمی، بازنشسته سپاه و در گوشه ای از این شهر به زندگی دنیایی خویش مشغول است اما هر کس او را می‌شناسد گواهی می‌دهد که وی هنوز در تب و تاب جهاد و شهادت می‌سوزد.اغلب وی را با روایت گری تأثیرگذارش در اردوهای زیارتی مناطق عملیاتی غرب کشور می شناسند؛ اما حاج سعید، عقبه ای دارد به قدمت نام حاج احمد متوسلیان در دفترِ نهضت روح الله. ایشان خاطرات شیرینی از حاج احمد متوسلیان دارد و همچنین در مراسمات یادبود شهید آوینی از بارزترین راویان می باشد.

متون محتوایی

عبدالله….

یک آلمانی را که قبلاً با لشکر سیدالشهدا ایران بود در بوسنی دیدم که یک جوان هفده هجده ساله همراهش بود پرسیدم :
این کیه همراهت؟
گفت : اسمش عبدالله است.گفتم :اینجا چکار می کند؟
گفت : از خودش بپرس . گفتم : عبدالله اینجا چکار می کنی؟
گفت : من یک سال است که مسلمان شده ام . اسمم هم قبلاً چیز دیگری بود.
گفتم : چی بوده ؟
گفت : نمی گویم ، الان مسلمانم فعلاً
گفتم : چرا مسلمان شدی ؟
گفت :این هم حرف دل است، نمی توانم بگویم . پدر و مادرم هم مسیحی هستند و من را از خانه بیرون انداخته اند.
گفتم : چرا آمدی اینجا بجنگی ؟
گفت : ببین من قرآن زیاد بلد نیستم اما این یک تکه را یاد گرفتم که ( وَ قٰاتِلوهٌ محَتٰی لٰا تَکونَ فِتْنَه وَ یَکونَ اْلدینَ کله لله )
از خداحافظی ما با عبدالله یک هفته گذشت که یک خمپاره آمد و تکه پاره اش کرد شکلات پیچش کردند و فرستادند برای ننه بابای مسیحی اش

روایتگر
حاج سعید قاسمی

کلیپ‌های ویدیویی