صفحه اصلی »
اشعار » شهدای آتش نشان

شهدای آتش نشان

منتشر شده در 25 اسفند 1395
اندازه قلم

تقدیم به شهدای فداکار آتش نشان

 

آتش افتاده به جانم بارها و بارها

آتش عشق و فراق و ماتم و آزارها

آتش از بدو تولد حرفهایش داغ بود

وای از آن شعله ای کافتد به نیزه زارها

می دهد آتش، نشان عشق ،تنها شاهدم

سینه های سوخته در زیر این آوارها

سوخت و ویران شدو یکسان شده باسطح شهر

سرسلامت باد این معماری بازارها

مدعیان حقوق شهروندی خفته اند

عاقبت هامان بخیر ازدست این سربارها

مردم شهرم همه دلداده و غم پرورند

کوچه کوچه سوگوار از داغ این سردارها

فاطمیه میرسد شهرم مهیا شد، عجب…

… آتشی افتاده برجان در و دیوارها

مطالب مرتبط
نوشتن دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*