- یادواره ها - https://www.yadvareha.ir -

شهدا

شهدا

 

شهدای ما كه مثل، گلای لاله می مونند

به ظاهر زمینی اما، افتخار آسمونند

می شدند عازم جبهه، همه با شور حسینی

اون جوونایی كه بودند، علی اكبر خمینی

میاد از خاك شلمچه، هنوزم صدای یا رب

گریه های غریبونه، ناله های نیمه‌ی شب

حالا از سكوت فكه، دل من آتیش میگیره

هر كی از قافله جا موند، گوشه‌ی قفس میمیره

حالا مونده برای ما، خاطرات  سرخ كارون

ساحل خسته‌ی اروند، خاك بیقرار مجنون

از طلائیه بخونیم، كه داره شمیم احساس

اونجایی كه داره خاكش، عطر خاك كف العباس

یا بپرسیم از دوكوهه، عطر ‌آشنای لاله

یا از اون شبا كه پر بود، از نوا و اشك و ناله

پشت خاكریزا میومد، صدای نافله هاشون

آب میشد حتی دل سنگ، شبا از سوز  صداشون

نیمه شب با ناله هاشون، می زدند دوباره معبر

پر كشیدند تا خدا از، دامن خاكی سنگر

رشك اهل آسمون بود، به خدا عشق و وفاشون

بیاد مشك اباالفضل، تشنه لب قمقمه هاشون

یكی یكی پر كشیدند، تا خدا تا آسمونا

جون میدادند آروم آروم، رو پای عزیز زهرا

یكی با یاد رقیه، شده پر آبله پاهاش

داره میگه یا اباالفضل، اونكه تیر خورده به چشماش

یكی غرق خاك و خونه، یكی سر به تن نداره

یه نفر تشنه لب اما، یكی هم كفن نداره

تانكا كه عبور میكرد از، روی اون همه جنازه

زنده میشد پیش چشمام، ماجرای نعل تازه

باغ آرزوی زینب، شد یه دشت لاله‌ی پرپر

وقتی كه رفت روی نیزه، سر پر خون برادر